میان بازها یک باز تنهاست / در اوج قله بی آواز تنهاست / کبوتر با کبوتر هم غریبست / کبوتر با کبوتر ، باز تنهاست .
نگاهم کن که چشمانت قشنگ است / صدایم کن که دل در سینه تنگ است / مرا با خود ببر آنسوی غربت / که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است .
نگاهم کن که چشمانت قشنگ است / صدایم کن که دل در سینه تنگ است / مرا با خود ببر آنسوی غربت / که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است .
هر سحر آفتاب من بودی / همه شب ها شهاب من بودی / ور شکستم بدون چشمانت / تو تمام حساب من بودی .